شاعر : اسماعیل تقوایی نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن قالب شعر : قطعه
عالم سراپا نور شد،شمس وقمرمستورشدتابید انـوار خدا،بر سامرا و بر زمین اندر سرای عسکری،آمد زنسل حیدریمولود زیبا منظری،براو هزاران آفرین
میلاد آن جان جهان،باشدبهارعاشفانگنجینه خلقت شده،تکمیل با دُرّی ثمین بالا چراغانی شده،هنگام مهمانی شدهآمد به عرش کبریا،قنداقه آن مهجبین عطر بهشتی حس شود،از دامن نرگس شودفـرهادها را آمده،شیرین مثال انگـبین از بهر این عالی نسب،افلاکیان غرق طرببهـر خـداونـد جـهـان،آمد ولی آخرین ماه درخشان آمده، سلطان خوبان آمدهآمد سرور بیکران،اندرقلوب مؤمنین باشد فرعون زمان،اندر پی آن جانِ جانغائب شدازهردیدهای،آن مقتدای اهل دین موعـود قـرآنی بود،اوج مسلمانی بوددر ظلمت ظلمجهان،شمس الضحی، حبل المتین میلاد او روز خدا، شادان به جنّت مصطفیبرشیعیان مرتضی،زیباترین،زیباترین او ماه نـاپـیدا بود،روشنگـر دلها بود با یوسف زهراشود،فردای عالم بهترین پیـوسته بر لبهـای ما،این معـزالاولـیابنما ظهورای مقتدا،آقا،مذل الظالمین